متن نامه مشترک جناب دکتر عباسعلی اللهیاری،ریاست سازمان نظام روانشناسی و مشاوره، و جناب دکتر فریبرز درتاج ریاست انجمن روانشناسی تربیتی ایران
متن نامه مشترک جناب دکتر عباسعلی اللهیاری،ریاست سازمان نظام روانشناسی و مشاوره، و جناب دکتر فریبرز درتاج ریاست انجمن روانشناسی تربیتی ایران، در خصوص “ضرورت تجمیع رشته های روانشناسی در وزارت علوم،تحقیقات و فناوری ” به دکتر محمد مهدی زاهدی،رییس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی
اولاً : این اقدام وزیر محترم بهداشت، از برداشت ناصواب دستورالعمل مقام معظم رهبری (مدظلع العالی) مبنی بر تجمیع سازماندهی و ساماندهی امور مربوط به سلامت در این وزارت،نشأت گرفته است. در صورتی که دستور مقام عظمای ولایت و رهبری، به هیچ عنوان با این مسأله که کار در جای دیگر انجام شود، منافاتی ندارد و تاکید ایشان فقط بر ساماندهی و سازماندهی آن است که بر عهده وزارت بهداشت نهاده شده است.
ثانیاً : کلیه رشته های روانشناسی به مثابه اعضای یک پیکر هستند که تکه تکه کردن این نونهال نوپای، که در حال اوج گیری به سمت و سوی ایرانی – اسلامی شدن را دارد، آن هم در دامن پرمحبت وزارت علوم، تحقیقات و فن آوری در حوزه علوم انسانی و همچنین بومی شدن آن، نهایت بیرحمی و قساوت است. هر چند اگر چنین شود این خود با فرامین حضرت آقا در راستای بومی سازی رشته های علوم انسانی در تضاد است.
ثالثاً : اینکه بخشی از روانشناسی در وزارت علوم و بخش دیگر آن در وزارت بهداشت رشد یابد، این خود دال بر این موضوع است که طراح این جداسازی فهم درستی از رشته های روانشناسی و گرایش های متعدد آن نداشته است مگر امکان دارد که کسی روانشناسی رشد، روانشناسی یادگیری، روانشناسی تربیتی، روانشناسی شخصیت و روش های اصلاح و تغییر رفتار و شناخت را آموزش نبیند، اما در آینده یک روانشناس بالینی مجرب شود. این طرح، بسیار ساده انگارانه به این مهم توجه کرده است.
رابعا : به لحاظ آماری هم که به این قضیه نگاهها معطوف شود، بسی هوایداست که در حال حاضر به طور تقریبی ۶ هزار دانشجوی روانشناسی در وزارت بهداشت مشغول به تحصیل هستند، در حالی که در وزارت علوم قریب به ۲۰۰ هزار دانشجو در کلیه مقاطع تحصیلی ، مشغول به فراگیری این علوم هستند . به عبارتی به لحاظ جامعه مخاطبین چیزی نزدیک به ۳۴ برابر دانشجویان موجود در وزارت بهداشت ، ما شاهد حضور دانشجویان این رشته در مجموعه دانشگاهای وزارت علوم هستیم. در باب امکانات ، فضای آموزشی و تعداد اعضای محترم هیئت علمی نیز اگر از نسبت بیشتری آن هم از وزارت علوم برخوردار نباشیم ، قطعا کمتر از این نسبت هم نخواهد شد.
خامسا : در حالی وزارت بهداشت از تحویل گرفتن این رشته های تخصصی علوم انسانی سخن به میان می آورد که متاسفانه هیچ گونه نقشه علمی مدرن و توجیه علمی خاصی نیز نسبت به این مقوله ندارد. ناگفته نماند وزارت علوم نیز در یک حالت منفعلانه نسبت به این قضیه قرار گرفته ، و مسئولین امر در این وزارتخانه نمیدانند چاره کار را از کجا جویند ! اما پر واضح است که دغدغه مندان این حوزه در سطح دانشگاههای سراسر کشور ، دست رد به این طرح خام و تصمیم عجولانه خواهند زد .
سادسا : در پایان لازم میدانم که با یک مقایسه تطبیقی بسیار مختصری از بیش از ۵۴ کشور بالنده در زمینه روانشناسی ارائه دهم و فقط به این جمله اکنفا نمایم که در این کشور ها کلیه امور آموزش و پرورش و پزشکی تحت عنوان یک وزارت آموزش ( پرورش /education ) اداره می گردد و اموری مانند مکان تحصیل رشته های روانشناسی و برنامه ریزان درسی آن در یکی از معاونت های آن که معادل وزارت علوم کشور ماست ، متمرکز شده است و تحت عنوان معاونت آموزش عالی اداره میشود. لذا به عنوان کلام پایانی ، از آن مقام محترم عاجزانه استدعا دارم که در این زمینه وایجاد آرامش خاطر و رفع نگرانی های به حق جامعه دانشگاهی کشور ، دستور مقتضی و لازم را مبذول فرمائید.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.